دیکشنری
داستان آبیدیک
نیمه کاره ماندن؛ فعالیتی را نیمه کاره رها کردن
فارسی
1
عمومی
::
abort
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
نیمه شعبان
نیمه شفاف
نیمه شق
نیمه شکل دار
نیمه فسادپذیر
نیمه گمشده
نیمه ماهر
نیمه مجلل
نیمه محکم
نیمه مستقل
نیمه نهائی
نیمه نهایی
نیمه نویسا
نیمه هادی
نیمه هشیار
نیمه کاره ماندن؛ فعالیتی را نیمه کاره رها کردن
نیمکت
نیمکره
نیمکره غربی
نیمی
نیو یورک
نیوپورت نیوز
نیوترون
نیوجرسی
نیوری پیوستگی
نیوز
نیوزلند
نیوزیلند
نیوشیدن
نیومکزیکو
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید